تا ابد

هرچقدر که ادم مستقلی باشی 

هر چقدرم که بی نیاز از بقیه کاراتو پیش ببری 

هر چقدرم که از تنهایی لذت ببری 

.  

بازم نمی تونی انکار کنی که چه لذتی داره وقتی می تونی حتی برای چند ساعت با دوستات باشیو و بی دغدغه بخندی.  

نمی تونی آغوش بی مانند مادرتو ندید بگیری 

 ، نگاه باوقار پدرتو با دنیا عوض کنی  

، ارامش ِ کنار خواهر و برادر بودنو نبینی  

، چشماتو  روی نگاه با محبت کسی که دوسش داری ببندی  

و انکار کنی که چقدر زندگی با وجودشون راحت تره  

در عوض بدون اینکه  حتی خودتم متوجه بشی  ، همیشه دعا می کنی که تا ابد سالم و سلامت باشن .

نظرات 2 + ارسال نظر
آزاده دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:26 ب.ظ

حرف های دلم رو می زنی تو این روزهای دلتنگی ام... محکمتر می شم که برگردم.... حتما بر می گردم دیگه دور از اونها نمی تونم زندگی کنم

مطمئن باش هرچی که به خیر باشه برات پیش میاد

مرسده سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:55 ب.ظ

خیلی خیلی خوب گفتی سارا جون:*
منم در راستای نظر دوستت آزاده باید بگم،حرفات سستم میکنه برای رفتن:( وقتی یاد آغوش مامان و نگاه با وقار بابام میفتم

نه مرسده ه ه ه ه ه ، بر ووووووو
ایشالله خوشبخت بشییی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد