غربت جای خوبیه
جاییه که فکر میکنی همه چی بهتره
جاییه که فکر میکنی راحتتر به ارزوهات میرسی
جایی که دور از همه دغدغه ها و مشکلات تو کشور خودت، آرامش داری
اما غربت جای بدیه
جاییه که تو رو از همه کَست دور میکنه
جاییه که تو زود به زود بغضت میگیره
جایی که مجبوری آدما رو از پشت صفحه کامپیوترت بغل کنی و سعی کنی بوی اون آدما رو به سختی به خاطر بیاری
جاییه که باعث میشه اونقدر دور بیفتی که وقتی برمیگردی و برا اولین بار برادرزاده ت رو از نزدیک میبینی برا اومدن تو بغلت غریبی کنه
بدترین قسمتش جایی که وقتی برمیگردی، خیلی از اون آدمایی که دوسشون داری دیگه نیستن
و تو حتی اونجا نبودی تا بتونی تو مراسم ختم باهاشون خداحافظی کنی.
نبودی که اطرافیانشون رو تسلی بدی،
حتی وفتی بعد مدت ها اونا رو میبینی اونقدر خاکش سرد شده که خیلی عادی میتونی بگی " خدا بیامرزتش آدم خوبی بود"
غربت جای بدیه
جاییه که تا فکر میکنی خوشحالترین دنیایی، با صدای گریه مادرت پشت تلفن بهت یادآوری میکنه که شاید اولویت بندی زندگیت به اون درستی که فکر میکنی نبوده!
غربت جای بدیه، یادت میندازه چیزایی که یه زمانی واست عادی بود چقدر واست ارزش داره.
اوهوم
واقعا همینطوره، متاسفانه میگیم و هنوز اینجاییم
چاره ایم داریم؟
من دوستون دارم!