میگن خونه خدا یه جایی وسط یه صحرای دوره
یه بنای نه خیلی کوچیک و نه خیلی بزرگ که یه پارچه بزرگ مشکی روشو پوشونده
میگن جاییه که اگه یه بار بری ، دلت میخواد باز هم بری
جایی که پر از ارامش و معنویته
.
.
اما من میگم خونه خدا یه جایی همین نزدیکی هاست
یه بنای نه خیلی کوچیک ، نه خیلی بزرگ، اما با یه عالمه نورو گرما
یه جایی پر از ارامش ، پر از معنویت ، پر از امنیت ...
جایی که یه پدر داره به محکمی کوه ،
یه مادر داره به پاکی چشمه اب
و یه خواهر داره به لطافت لطیف ترین گلبرگها
درسته که میگن خونه خدا یه جای دوره
میگن اونجا بهتر حسش میکنی
اما من میگم همین نزذیکی ها یه خونه هست که اونجا میتونی حضورشو از هرجای دیگه ی دنیا بیشتر حس کنی
باسلام دوست عزیز وب جالبی داری با تبادل لینک موافقی منو لینک کن بدش خبرم بده مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرسی
من میگم دلت اگه دل باشه
خودش یه پا کعبه س
یه نیمه ش صفا و
یه نیمه ش مروه س
دقیقا... کاملا موافقم... خونه خدا جایی است که آدم آرامش داره...
و من چقدر از آرامشم دورم... درست همونقدر که از خدا دورم...
خانونمی , مطمئنم بالاخره به هرانچه که بخوای میرسی
kheli khoob khoneye khoda ro tosiiif kardiiii...
khoneye doost dashtani va por az eshgho samimiat...
مرسییییی فاطمههههههه میس یو
سارا جون خواستم فقط بگم وبلاگت برام کلی آرامش میاره، هر وقت دلتنگم، هر وقت چشمام بارونیه... وبلاگت، پست ها و آهنگش آرومم می کنه خواستم بگم دعات می کنم که آرومم می کنی
خیلی خوشحالم که وبلاگم حداقل یه نفرو اروم میکنه، همیشه شاد و اروم باشی ازاده جونم