همیشه میگن "مرد که گریه نمیکنه"
اما من میگم چرا! بعضی وقتا هم میتونه گریه کنه
میتونه گاهی یه گوشه بشینه و بدون دغدغه بذاره اشکاش راهشونو پیدا کنن
میتونه تموم اون حس هایی که تو وجودش جمع و تبدیل به بغض شدن رو با اشک بشوره و ببره
داغی اشک رو روی گونه هاش حس کنه
احساس سبکی ِ بعدش رو تجربه کنه
حتی گاهی اجازه بده شونه هاش بلرزن..
... اره مادرم، هیچ اشکالی نداره
شونه های یه مرد برای تحمل درد و رنج قویین ،
اما گاهی قوی تر از اون گریه ست که با چند قطره اشک میتونه برای یه مدتی ، حتی کوتاه اون بار رو از روی شونه هات برداره
گریه یکی از نعمتای خداست ... پس خودخواهانه همیشه پسش نزن...
اما باز هم در کنارهمه اینهاچیزی که همیشه گفتم و میگم اینه... دیدن گریه ی یه "مرد" خیلی سخت و سنگینه... خیلی
تکونم داد....دیدن وگریه ی یه مرد خیلی سخت و سنگینه
مرد گریه میکنه!! ولی وقتی گریه میکنه آدم یه جوری میشه!!!
نمیدونم چرا ما آدما حق گریستن رو از مردا سلب کردیم؟!؟؟
خیلی چیزا رو از خودمون و مردا سلب کردیم
هیچ وقت روزی که گریه بابام رو که زمان از دست دادن مادربزرگم دیدم یادم نمی ره...فقط 10 سالم بود و الان بعد 15 سال یادمه...
خیلی سخته، بعدم خدا مادر بزرگتو رحمتشون کنه :*
ای گفتی خانم! خداوند خیرت بده که به یاد ما هم هستی!!!!
خواهش میکنم